نیلانیلا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

فرشته باران

آزمایش PND

1395/3/13 15:29
نویسنده : مامان وبابا
104 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دلبند مامان

صبح ساعت 9ازخواب بیدارشدمشکلک خواب,شکلک وقت خواب,شکلک لباس خواب,شکلک خوابالو,,get more sleep,smiley bedtime,smiley pajamas,smiley Khvabalv,,الحصول على مزيد من النوم,مبتسم النوم,مبتسم منامة,مبتسم Khvabalv,.وسایل جمع وجور کردم وساعت9.5خان داداش وبیدارکردم.به بابایی زنگ زدم تا بریم اهواز جهت انجام آزمایش PND.

خان داداش عقب ماشین خوابیدشکلک های بامزه,شکلک بامزه,شکلک خنده دار,شکلک های خنده دار,شکلک خواب آلو,شکلک خوابالود,شکلک خواب,شکلک خمیازه,,get cute,smiley funny,get lazy,get sleepy,get more sleep,smiley yawn,,الحصول على لطيف,مبتسم مضحك,الكسل,الحصول على نعسان,الحصول على مزيد من النوم,م.حرکت کردیم به سمت اهواز وآزمایشگاه ژنتیک نرگس.ساعت 12رسیدیم اهواز.پذیرش شدیم وساعت2ظهر بود که مامان رفت برای آزمایش ونمونه گیری که اتفاقا" ساختمان محل نمونه گیری نسبت به دوره قبل(بارداری نیکان) عوض شده بود.رفتم توی اتاق نمونه گیری که یهو دیدم یه بچه وروجک اومد پشت سرم تو اتاق.خانم دکتر گفت این بچه شماست little boy cries a tear animated gif.گفتم نه .یهو دیدم که نیکان میگه مامان.بغلش کردم وگفتم شما توی حیاط بودی و چجوری اومدی اینجا.بردمش بیرون و دادمش بغل بابایی.نمونه را گرفتند.درد داشت اما قابل تحملتر بود برام.بعد هم اومدم توی اتاق دیگه دراز کشیدم.قراربود کاریوتایپم انجام بدم که خانم دکتر گفت نیاز نیست .هرچند هزینش حدود 550.000تومان میشد ولی واجب نبود.لذا به آزمایش NTرضایت دادم.البته چون منشی آزمایشگاه درست توضیح نمیداد و بیشتر سردرگمم میکرد.

سوار ماشین شدیم وحرکت کردیم بسمت آبادان.بابا هرچی اصرارکردبرای غذا،گفتم من گرسنه نیستمشکلک های بامزه,شکلک بامزه,شکلک خنده دار,شکلک های خنده دار,شکلک کباب,شکلک کباب خوری,شکلک بستنی,شکلک خوردن بستنی,شکلک بستنی خوری,شکلک سیخ,,get cute,smiley funny,get cooked,smiley roast rooms,smiley-cream,get ice cream,smiley-cream eating,smiley grill,,الحصو.ساعت 5.5رسیدیم آبادان.هرجا رفتیم واسه غذا تعطیل بود.اومدیم خونه برنج ومرغ داشتیم تو یخچال.ماست اسفناج هم درست کردم وغذا خوردیم.عزیز مامانی.فکرکنم توی این هفته جنسیتت مشخص بشه.البته واسه مامانی هرچی باشی عزیزو دوست داشتنی هستی.اما بابابزرگت دوست داره دختر باشی.نمیدونی چه ذوقی میکنه.چندشب پیش که خونمون بود اومده دم گوشم میگه این یکی دختره.حواست بیشتر به خودت باشه.حسابی چاق وتپله...اینقدر با ذوق حرف میزد که دلم سوخت.گفتم خدایا برای من فقط سلامتیش مهمه واینکه بچه اهل وسر براهی باشه اما دل این بابابزرگ ونشکون.خیلی ها دوست دارن شما دختر باشی.بابابزرگ خیلی محبت داره وهروقت بابایی میره به ایشون سر میزنه یه دیگ غذا میده بابایی واسم میاره.polloنمیدونه من به غذا بیمیل شدم.خدا کنه زودتر میلم به غذا برگرده...دوستت دارم نی نی گل.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)