نیلانیلا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

فرشته باران

آزمایش وسونویNTومشخص شدن جنسیت دلبندم؟؟؟؟

1395/3/17 12:19
نویسنده : مامان وبابا
730 بازدید
اشتراک گذاری

                                  Mens Symbol  Womens Symbol

 

                                                                                                                                                              

 

متنظرمتنظرمتنظرسلام گلم،نفسم،امیدم...

عصر بابایی دیر از کاراومد.رفته بود برای دیدن یه ماشین.گفت واسه ساعت8نوبت گرفته.ساعت 7:30آماده شدیم وازخونه رفتیم بیرون.مطب دکترسدیدی مثل همیشه شلوغ بود.منتظر بودیم تا نوبتمون بشه.بابایی یه عکس از مامان گرفت وفرستاد توی گروه خانوادگی واتساپ واز همه خواست تا جنسیت شما را حدس بزنند.اول از همه عمومهران گفت پسره.عمه شهناز گفت دختره.سه بار فال زده بود وهرسه بار دختر اومده بود.عمه مهناز گفت پسرهBoy + Emoji Modifier Fitzpatrick Type-1-2.وبا اطمینان کامل میگفت پسری.زنعمو بهاره میگفت پسره Yahوزنعمو سمیه هم میگفت دخترهPrincess + Emoji Modifier Fitzpatrick Type-1-2.خلاصه که شوروشوقی تو گروه ایجاد شده بود.ساعت 8:30رفتم توی اتاق آقای دکتر.ضربان قلبم زیادشده بود.با اینکه زیاد برام فرقی نمیکرد اما حس خوب وعجیبی بود.از خدا خواستم هرچی خیره وصلاحه همون بشهPerson With Folded Hands + Emoji Modifier Fitzpatrick Type-1-2.اول از همه سلامتیت برام مهم بود وبعد از خدا اگه لایق هستیم یه دختر تپل مپل خوشکل بهمون بده که دل همه شاد بشه.خیلی ها دوست داشتند شما دختر پیرهن زری باشی.اول از همه دل بابابزرگ برام مهم بودOlder Man + Emoji Modifier Fitzpatrick Type-1-2.آخه با ذوق عجیبی از دختر بودن شما حرف میزد.دوست داشت شما دختر باشی وبعد عموعباس.آجی دیانا خیلی دوست داشت شما دختر باشی تا یه دخترخاله داشته باشهTwo Women Holding Hands.بهش قول داده بودم بعد ازنیکان حتما یه آجی واسش بیارم.دختر عمه طیبه(مریم)چندشب پیش زنگ زدو گفت خواب دیده که بچم پسرهMan in Business Suit Levitating.خاله دنیا هم خواب پسر دیده بود.خاله مهسا میگفت توروخدا یه کاری کن دختر بشهBride With Veil.من خودم برات نذرمیکنم.دخترعمو راحله میگفت پسر باشه تاخودم توی نوه ها تکدختر باشمBaby + Emoji Modifier Fitzpatrick Type-1-2 و مثل همیشه بعد از کمی مکث میگفت البته پریسا هم نوه دختره اما من بزرگترم.با همه این حرفها وحدیثها دراز کشیدم روی تخت سونو.هیجان قشنگی بود2animaatjes7.gif.مثل اولین بار بود برام.وقتی آقای دکتر گفت دختره اشک توی چشمام جمع شدوگفتم عزیزم دختره؟!!!؟از دکتر تشکرکردم .الهی مامان فدای دختر کوچولو ناز وتپلی بشه الهی.دکتر گفت همه چی خوبه وبچه سالمه.خدا را شکر کردم.بابایی با خان داداش بیرون منتظر نشسته بودند.ساعت 9:59دقیقه بود.نیکان وبوسیدم وگفتم پسره.بابایی با نگاه جستجوگرانه ای گفت جدی پسره..خوشحال بود.بعد گفتم نه دختره...خیلی خوشحال شدHappy Dance.گفت واقعا...برق شادی تو چشماش می درخشید.خیلی حس خوبی بود.داداشی وبغل کردم وبوسه بارونش کردم وکلی قربونش رفتم.گفتم خدا را شکر که یه دونه پسرم موندی.یه کی یه دونه مامان....چراغ خونه مامان...یه آجی خوشکل تو راه داریم مامانCouple With Heart.خلاصه کلی حس خوب بهمون هدیه کردی عزیزم.بعد رفتیم آزمایشگاه دکتر صحتی.آزمایش خون دادم.بابا هم کلی با روح وروان همه بازی کردتا به همه گفت نی نیمون جولاباش صولتیه...خیلی باحال بود.بعد رفتیم خونه بابابزرگ وایشونم کلی خوشحال شد وگفت من گفته بودم بچه دختره.همون موقع یه رادیو که واسه خودش خریده بود هدیه داد به مامان.خیلی ذوق میکرد.بعد رفتیم خونه خاله آذرتا به آجی دیانا خبر بدیم.خاله فاطمه ومامان جونم اومدن.تا ساعت 1اونجا بودیم وکلی گفتیم وخندیدیم.برگشتیم خونه.توی پارکینگ حال مامان دوباره بد شد.عزیزم حالت تهوع مامان خیلی زیاده.هنوزم میلی به خوردن غذا ندارم.خیلی تنبل وخوابالو شدم.برای دیدنت دارم لحظه شماری میکنم.Kiss Mark on LG G5

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)