نیلانیلا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

فرشته باران

آزمایش PND

سلام دلبند مامان صبح ساعت 9ازخواب بیدارشدم .وسایل جمع وجور کردم وساعت9.5خان داداش وبیدارکردم.به بابایی زنگ زدم تا بریم اهواز جهت انجام آزمایش PND. خان داداش عقب ماشین خوابید .حرکت کردیم به سمت اهواز وآزمایشگاه ژنتیک نرگس .ساعت 12رسیدیم اهواز.پذیرش شدیم وساعت2ظهر بود که مامان رفت برای آزمایش ونمونه گیری که اتفاقا" ساختمان محل نمونه گیری نسبت به دوره قبل(بارداری نیکان) عوض شده بود.رفتم توی اتاق نمونه گیری که یهو دیدم یه بچه وروجک اومد پشت سرم تو اتاق.خانم دکتر گفت این بچه شماست .گفتم نه .یهو دیدم که نیکان میگه مامان.بغلش کردم وگفتم شما توی حیاط بودی و چجوری اومدی اینجا.بردمش بیرون و دادمش بغل بابایی.نمونه را گرفتند.درد داشت اما قاب...
13 خرداد 1395

شرح شرایط پزشکی مامان ونی نی94/10/15سه شنبه10شب

سلام نی نی گلی میدونم که خوب وسلامتی.عزیز دلم.آزمایشهای مرحله اول دادم.همه کارهای آزمایش PNDهم انجام دادم.هفته آینده باید بریم اهواز ومرحله سخت آزمایش از بندناف وباهم،قوی ومحکم پشت سر بزاریم .میدونم که من وشما خیلی قوی هستیم ومیتونیم این مرحله حساس هم پشت سرمیزاریم وبزودی شمارا در آغوش خودم ببینم.مامانی!من سر بارداری شما هم متاسفانه به غذا خوردن بی میلم .اما سعی میکنم ویتامین های مورد نیاز وبهت برسونم .زیتون زیاد میخورم.آب دریا وتخم دوزرده هم هوس کردم وخوردم.صبحانه خوب میخورم.عسل،گردو،پنیر،کره،خامه،مربا گاهی هم سرشیر .اما نهار وشام فقط چندلقمه.میوه هم خوب میخورم .خدا کنه یه نی نی سالم وتپل مپل باشی عزیزم.جواب آزمایش ها را بابایی گرفت که...
13 خرداد 1395

اولین دیدار با نی نی گل 1394/10/09چهارشنبه

سونوی اول-هفته نهم: الهی دور فرشته مهربونم بگردم.چقدر قشنگ همه چی داره روی روال پیش میره ومن خیلی خوشحالم که اون حس غریب کاملا از بین رفت وخدا را شکر من وبابایی فهمیدیم که وجودپر مهرت برای گرمابخش زندگی سه نفرمون لازمه.خدایا.هزاربار شکر که من وبابایی و لایق دونستی که یکبار دیگه یکی از فرشته های کوچیکو مهربونشو در دامن ما بزاره تا ما بتونیم با ذره ذره وجودمون و با عشق بزرگش کنیم تا به تکامل برسه. شنبه94/10/05صبح بابا رفت دنبال مامان جون،تا بیاد پیش خان داداش که خواب بود.من وبابا رفتیم آزمایشگاه.قراربود 2نوع آزمایش بدم.بابا هم رفت دکتر آخه سرما خورده بود .ازآزمایشگاه رفتیم پیش آقای افتخاری وآقای داوری جهت آزمایش PND.مراحل اداری وتشکیل پر...
13 خرداد 1395

آزمایش خون 1394/10/03پنجشنبه

سلام دلبندم... عزیزدلم.قشنگ مامان.خوش آمدی به جمع خانواده ما....امیدوارم بتونیم ولیاقت داشته باشیم که از وجود نازنینت خوب نگهداری کنیم وبا عشق پرورش یابی وبه تکامل برسی. از کجا این قصه شیرین را برایت شروع کنم.میدونی که ما یه گل پسر داریم وشما یه خان داداش مهربون. ماجرا از اینجا شروع شد که 20روز مونده به تولد خان داداش مامان تصمیم گرفت داداش نیکان و از شیر بگیره. و شب هشتم آبانماه که جمعه بود یه تولد کوچیک خانوادگی برای خان داداش شما گرفتیم .دوشنبه صبح مامان به همراه داداشی عازم اصفهان بودیم برای مراسم چهلمین روز درگذشت خاله مامانی که به رحمت خدا رفته بود. یه چیزی همش تو دلم میگفت یه مهمون کوچولو تو دلم دارم.و همش با خنده وشوخی م...
12 خرداد 1395

مادر که می شوی...

                                                              یا حق مادر که می شوی...تمام زندگیت می شود پراز التماس وخواهش از خداوند برای عاقبت به خیرشدن فرزندت. مادر که می شوی...بهترین هدیه برایت می شود سلامتی جسم وروح فرزندت. مادر که می شوی...بیشترفکرمیکنی به مادرت،مادربزرگت ومادرمادربزرگت واینکه چقدرمادربودن سخت است وشیر...
12 خرداد 1395

معرفی خانواده من-نیلا(نیلان)

سلام. من نیلا هستم.قراره تا اواسط مرداد ماه 1395 پا به دنیای قشنگ شما بزارم.یه جورایی قراره فرشته روی زمین بشم.آرزوهای زیادی دارم که دوست دارم همشون و برآورده کنم.البته با تلاش و کمک مامان و بابای مهربونم والبته یه داداش باکلاس و با غیرتم.آره ....داداشم.دو ست داشتم از مامان بگم اما یه داداش شیطون دارم که هر روز صداشو میشنوم.پس به من اجازه بدید از داداش شیطونم شروع کنم.خان داداش ما خیلی پر انرژیه و کلی سروصدا راه میندازه توی خونه.مامان و بابام خیلی دوسش دارن.البته منم خیلی دوست دارن و کلاغه واسم داره خبر میاره که کلی تدارک دیدن واسه زمینی شدن من..داداش نیکان خیلی روی اسم من تعصب داره.مامان وبابا هر اسمی که انتخاب میکنند با مخالفت شدید وجد...
8 خرداد 1395

دختر یعنی...

دختر یعنی فرشته...مراقبش باشید. دختر یعنی دکمه سر آستین پیراهن بابایی را ببنده. دختر یعنی عصای دست مادر... دختر یعنی وقتی حالش گرفته باباش براش موهاشو نوازش کنه... دختر یعنی رد رژش رو لپ باباش بمونه.... دختر یعنی کله اونایی که خودشونه واسه باباش شیرین میکنن بکنه. دختر یعنی ظرافت تو رفتارو حرکاتش دختر یعنی چای ریختن واسه باباش وقتی خسته از کار میاد خونه. دختر یعنی زندگی کردن با یادگاریاش. دختر یعنی دنیای صورتی دختر یعنی بشینه با آقاش فوتبال تماشا کنه و تیم اونو تشویق کنه. دختر یعنی دلش ضعف بره واسه ته ریش باباش. دختر یعنی گوش درد دلای مادر دختر یعنی یه جور صداش بزنه که قند توی دل باباش آب شه. دخت...
6 خرداد 1395